یادداشت‌های من

مینویسم از روزمرگی‌ها، اتفاقات، خاطرات و...

یادداشت‌های من

مینویسم از روزمرگی‌ها، اتفاقات، خاطرات و...

دوباره بلوغ

تا وقتی برای تحت تاثیر قرار دادن بقیه زندگی می‌کنیم 

بچه‌‌ایم 

هر روزی که برای خودمون زندگی کردیم به بلوغ رسیدیم 

آزادی و لذت آزادی و اسارت نداشتن بهترین حس دنیاست 

درکش نمیکنن کسایی که برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران زندگی میکنن


مثال میزنم

وقتی موبایل آیفون میخریم 

اگر برای پز دادن باشه، بچه‌ایم

اگر برای کاراییش باشه، بالغ شدیم


وقتی بقیه مهم نبودن، بالغ شدیم


از اسارت نگاه و نظر بقیه خلاص شیم تا زندگی رو شروع کنیم :) 

بلوغ

دوتا جوون (حدودا 30 ساله) داشتن در مورد مسئله‌ای حرف میزدن

من توجه کردم به برخورد دو نفر 

یکی گارد داشت و هجومی حرف میزد 

یکی میشنید و متین حرف میزد و دنبال راه حل درست بود 


یکی از مهمترین و اصلی ترین نشانه های بلوغ همینه که بتونی حرف مخالف رو بشنوی و فکر کنی برای راه درست


من همیشه میگم 

ما اومدیم تو این دنیا بفهمیم حق چیه، نه اینکه بگیم حق با ماست


وقتی تونستیم نظرات دیگران، چه موافق چه مخالف رو بشنویم و بدون قضاوت و پیش زمینه ذهنی درست فکر کنیم و تصمیم گیری کنیم، میتونیم ادعا کنیم بالغ شدیم